هنوز به 99 عادت نکردم!
بعد از مدت ها ننوشتن راحت نیست دوباره گرم کردن چونه و آب کردن کلماتی که توی مغز یخ زدن..
نوشتن عنوان که دیگه از مصایب بزرگه!
من در حق این وبلاگ خیلی بد کردم چون هر وقت احساس تنهایی میکردم و یه جورایی دلم گرفته بود میومدم سراغش سعی میکردم به هر نحوی که شده کلمات درهم و برهم توی ذهنم و ردیف کنم و دکمه ی انتشار و بزنم و بعدشم بشینم منتظر نظر یا بازدیدارو چک کنم:/
اگه بخوام یه اعلام وضعیت کلی کنم..باید بگم الان یک ماه و دو روز از اون شنبه ی بعد از انتخابات که کوله بارم و جمع کردم و با ترس و لرز از شهر دانشجویی حرکت کردم به خونمون میگدزه..به امید اینکه یه هفته بعد دوباره کلاسا شروع میشه و برمیگردم دانشگاه..ولی خب نشد و یک ماه با نگرانی و نامفید گذرونده شد.
تو این اوضاع تنها چیزی که میتونست باعث تفریحم بشه بودن کنار دوستای تلگرامیم بود که گوشیشمم پوکید:/خدا بیامرز یه چند روز دیگه تولد پنج سالگیش بود:))الان دیگه یه بهونه ی گنده دستم دارم واسه پروژه ی گوشی جدید و یه بهونه ی گنده تر به نام کرونا بابت کنسلی پروژه :|
مراقب خودتون باشید زیاد
- ۹۹/۰۱/۰۶