اصلا نفهمیدم کی اومدی...
امسال برگای نارجیتو ندیدم،
صدای خش خش نشنیدم
زیر بارونت خیس نشدم
تو هوای نمناکت چای و باقلوا نخوردم...
ها نکردم...
نوک مماغم سرخ نشد:)
میدونم کم لطفی از من بود تو این اتاق و کنار این دفتر کتابای گردن کلفت تحویلت نگرفتم،
ولی دید زدن آسمون نارنجی و معمولا ابریتو موقع طلوع آفتاب خوب بلدم...
من تا آخرش باهات گرم میمونم حتی اگه سرمای خودت تنمو بلرزونه،نمیذارم سردت شه دلبرم:))
+ایح ایح..خودم میدونم لوس شدم:/
++کلی حرف دارم که نمیدونم به کی بگمشون:/همشونم چرت و پرت و بدرد نخور.نه خواهری نه رفیقی..خودم و قانع میکنم که همه کار و زندگی دارن،کی حال داره به حرفای تو گوش بده..و منصرف میشم از باز کردن سر صحبت..
از وقتی از گروه دوستای بی تر ادبم لفت دادم واقعا نمیدونم آهنگا و پیاما و عکسای باحال و کجا بفرستم؟:/شعر و نوشته های عاشقانه ی بی مخاطب کم بود،حالا باید اینارم ذخیره کنم :))
+++یکی از حسای خوب وقتیه که ازت میپرسن ععع توام ناخن کاشتی؟بعد تو با چشمای قلبی میگی ناخنای خودمه😏
بعد از سه چهار ماه تلاش متوالی و خوردن قرص ویتامین بالاخره موفق شدم به ناخنای چکش نخوار و بلند دست یابم:|
++++و اینکه دعا کنید برام..
- ۴ نظر
- ۲۳ آذر ۹۷ ، ۱۴:۴۹