رفتم به دقیقه ی 96 سال 87
سه شنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۳۲ ق.ظ
قطبی اومد از یه راه دور
با یه قلب شیر شد یه امپراطور
دم حمید گرم که چه تیمی بسته
با این قهرمانی نباشی خسته(بقیشو بلد نیستم)
شیث رضایی
کریم باقری
محمد نصرتی
محسن خلیلی
هادی نوروری:(
نیکبخت
واعظی
و...
امشب که اخبار گفت قطبی دوباره برگشته ایران یاد اون روزایی که افتادم که پا به پای خواهرم فوتبالا دنبال میکردم،اون موقع ها نقش من فقط دعا کردن بود...خواهرم با التماس میگفت تو فقط دعا کن:/.یادمه سر بازی پرسپولیس سپاهان که پرسپولیس قهرمان شد،از یه طرف کتاب قرآن مدرسمو دستم گرفته بودم و از روش آیه الکرسی میخوندم از یه طرف به خواهرم میگفتم گریه نکن از یه طرفم تو دلم نذر میکردم پرسپولیس ببره،با اینکه نمیدونستم چیه کیه:/آخرشم که پرسپولیس اون گل تاریخی و زد منو خواهرم پریدیم بیرون،اون بازم گریه میکرد من دست میزدم،بعدش رفتیم خونه ی همسایمون که خواهرم دختر اونو که دوستش بود و از قضا اونم داشت گریه میکرد بغل کرد خلاصه آروم شدن:|
بعد خواهرم با دوستش رفتن شیرینی و بستنی خریدن،منم نبردن..من اون موقع مطمئن بودم پرسپولیس به خاطر دعا های من گل زده،چون همه ی دعاهام مستجاب میشد...چقدر خوب بود اون روزا.. .
میخواستم بگم خواهر یا برادر بزرگتر خیلی تاثیر داره رو خلق و خوی آدم،مثلا شاید اگه خواهرم استقلالی بود منم استقلالی میشدم،جالبیش اینجاست که اون دختری که یه روزی یه دفتری داشت که جزئیات همه ی بازیای پرسپولیسو توش مینوشت الان حتی اسم سه تا از بازیکناش هم بلد نیست:)
- ۹۷/۰۹/۱۳