تودلیجات

هیچ چیز ابدی نیست...باور کن

تودلیجات

هیچ چیز ابدی نیست...باور کن

بده باد ببره غصه هاتو ^_^

منوی بلاگ
چهارشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۴۰ ب.ظ

شیشه شیر!

دیروز داشتم  با یکی بچه های خوابگاه حرف میزدم(در اصل چت میکردیم)، ‌

میگفت شاید با اتوبوس اومدم واسه تخلیه..گفتم آخه بارت زیاده راهت دوره،سختت میشه 

گفت نمیدونم چیکار کنم، نمیتونم با مامان و بابام بیام

تو کمدم یه چیز ناجور دارم:/ گفتم چی ؟گفت شیشه شیرoo_00

(اینم بگم که تک فرزند و یکی یدونست و مامانش همه ی وسایلشو چیده تو کمدش مطمئنا اگه بیاد بازم خودش جمع میکنه همشو)

گفت آبروم در خطره میتونی اگه زود تر رفتی برداریش یه جوری نابودش کنی؟کلید کمدم رو تختمه..

گفتم آخه شیشههه شیررر؟ گفت با یکی از بچه ها جرئت حقیقت بازی میکردیم، گفتن باید تو شیشه شیر، شیر بخوری:| 

راستش باور نکردم، نمیدونم چه کاسه ای زیر نیم کاسه ست،

میگفت هر کاری میتونی بکن که نابود شه:/ دفنش کن،بسوزون:/

آخه زباله های خوابگاه هم تفکیک میشن نمیشه انداخت تو سطل آشغال اونجا..خودشم که نیست منم ازوجایی که مغز خیلی محتاطی دارم و تو این چند وقت چیزای ندیده و نشناخته و عجیب و غریب زیاد دیدم کلا گزینه ی انداختنش تو زباله های خوابگاه و خط زدم.

تازه اونی که این دوستم باهاش بازی کرده بود و پیشنهاد شیر خوردن تو شیشه شیر داده بود اصلا آدم نرمالی نیست:|

ذهن فعالم همش سمت مسائل اروتیک میچرخه:///

همش فکر میکنم  یه رازی داره که ازش بی خبرم و فکر میکنم نکنه روم به دیوار شیشه شیر ابزار کارای خاک بر سری باشه و هی فکر پیچوندن میزنه به سرم، 

از یه طرف میگم‌ بابا شیشه شیره دیگه

مرام و معرفت به خرج بده، ریسک کن

فوقش میذاریش تو یه نایلون مشکی بعد میندازیش تو سطل آشغال خیابون:)

اصن شاید اوردمش خونه نگهش داشتم واسه بچم:دی

 

عجب گیری افتادیمااا

 

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۲۸
حیات ..

نظرات  (۷)

۲۸ خرداد ۹۹ ، ۱۳:۴۶ عرفان طاهری

با سلام خدمت شما 

میتونید ادرس وبلاگ ما را در بلاگتون (پیوند های روزانه) قرار بدید

وبلاگ ما درباره استفاده هرچه بهتر از وقت ازادمون در دوران قرنطینه فعالیت میکند.

راستی خوشحال میشیم دنبال کننده ما باشید

ممنون . 

 

نام وبلاگ : قرنطینه با حال

ادرس وبلاگ : gharantinebahal.blog.ir

پاسخ:
سلام:))

۲۸ خرداد ۹۹ ، ۱۵:۴۳ شارمین امیریان

سلام.

اگه فقط یه شیشه شیر معمولی باشه که دیگه انقد قایم کردن  و ترس و.... نداره. 🤔

پاسخ:
سلام:)
مشکل منم همین جاست، میتونست به مامانش بگه جرئت حقیقت بازی کرده و خریده:/آخه با مامانشم راحته..
واسه همین آدم مشکوک میشه

خدا رو شکر شیشه های بدتر نیست نو کمدش

پاسخ:
اگه بود هم به من نمسپرد اونارو:)

خیلی قضیه خوفناکه 

اصن دست نزن بهش:دی

پاسخ:
اره خیلی:|
شاید بر حس مرام و معرفتی غلبه کردم و پیچوندمش یه طوری:دی

بلند بلند واسه‌شیشه شیرِ خندیدم😂😂😂نمیدونم چرا

شیشه (بطری) چیز نبود که😂

پاسخ:
من خودمم اولش وقتی فهمیدم اون شی ناجور شیشه شیر خندم گرفت😂
نه اگه ازونا بود از خودشون جدا نمیکردن:دی

قضیه مشکوکه !

شیشع شیر دوستت بندازش دور یه خوشگل بخر برای بچه ات :)

پاسخ:
اره مشکوکه یه کم:/
چش چش :)))

عجب!.

ذهن محتاطت رو دوست دارم، کلا کلمه "ذهن محتاط" یادم میمونه. :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی